پاسخ به شبهات تاریخی اربعین

اربعین حسینی

چرا در مورد اربعین حسینی اختلاف فاحشی وجود دارد؟ برخی می‏پذیرند، برخی در زمان آن اختلاف دارند و برخی دیگر اصل آن را انکار می‏کنند؛ در حالیکه برخی از احادیث بدان و ارزش آن اشاره دارد و حتی زیارتی به این عنوان نیز روایت شده است؟ این اختلافات چگونه قابل توجیه است؟

پاسخ:

اینکه برخی اصل اربعین را انکار کنند، چنین نیست و عمده اختلافی که وجود دارد، این است که اهل بیت علیهم‏السلام، در اربعین سال 61 - یعنی بیستم ماه صفر - در کربلا بودند، و یا اربعین سال 62؟

اقوال متعددی است که به اختصار نقل می‏کنیم:

1 - اهل بیت علیهم‏السلام در همان سال 61 و بعد از مراجعت از شام، روز بیستم صفر به کربلا وارد شدند. این قول تاریخ حبیب السیر، آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، الملهوف سید بن طاووس و مثیر الاحزان ابن‏نما و نیز بعضی دیگر است.

2 - اهل بیت علیهم‏السلام قبل از رفتن به شام، روز بیستم صفر از کربلا عبور کرده‏اند؛ که قول ناسخ التواریخ است و احتمال بعیدی به نظر می‏رسد.

3 - اهل بیت علیهم‏السلام در سال 62، یعنی یکسال بعد، در روز بیستم صفر به کربلا آمده‏اند.

ادامه مطلب ...

علل وقوع قیام عاشورا چه بود ؟!

مسؤولیت دینی 

اسلام، مسؤولیت بزرگی را در مورد آنچه در کشور مسلمین اتفاق می افتد، حوادث و بحرانهایی که با دین آنان منافات دارد و با منافعشان سازگار نیست، برعهده هر مسلمان گذاشته است؛ زیرا هیچ پذیرفته نیست در اسلام که مسلمان، در برابر حوادث تکان دهنده ای که بر امّت یورش می آورد و منافع آن را نابود می سازد، موضعی غیر مسؤولانه و لا ابالیگرانه داشته باشد، در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله این مسؤولیت را اعلام کرده و فرموده است: «کلکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیّته» «هرکدام از شما در مورد اجتماع و مردمش مسؤولیت دارد»، پس مسلمان در برابر خداوند مسؤول است که اجتماعش را مورد توجه خود قرار دهد و برای حفظ منافع کشور و دفاع از امتش، بیدار بماند.
ادامه مطلب ...

آغاز حکومت یزید و کینه او به پیامبر

عاویه، زندگی اش را با بزرگترین گناه در اسلام و زشت ترین جنایت در تاریخ، پایان داد؛ زیرا بدون هیچ و اهمه ای فرزند بد نهادش «یزید» را به عنوان خلیفه بر مسلمین تحمیل کرد تا دین و دنیای آنان را به تباهی بکشاند و مصیبتها و فجایع جاویدانی را برایشان به ارمغان آورد...
معاویه به انواع وسایل ددمنشانه دست زد تا سلطنت را در خاندانش موروثی سازد.
«جاحظ» عقیده دارد که معاویه از پادشاهان ایران و بیزانس تقلید کرد و خلافت را به سلطنتی همچون سلطنت پادشاهان ساسانی و همانند سزارها تبدیل نمود...

 

ادامه مطلب ...

روز وداع و ترک مدینه به سمت مکه

وداع حضرت حسین با قبر جدش

امام حسین علیه السلام در شب دوّم به کنار قبر جدش صلی الله علیه و آله شتافت در حالی که غمگین و اندوهناک بود تا از ستم ستمکاران نزد آن حضرت شکایت بَرَد. امام علیه السلام در برابر قبر شریف ایستاد، دو رکعت نماز خواند، بسیار متأثر شو افسرده خاطر بود، آنگاه از محنتها و گرفتاریهایی که بر آن حضرت وارد شده بود، شکایت کرد و گفت:
«خداوندا! این قبر پیامبرت محمد است و من فرزند دختر محمد، ماجراهایی برایم پیش آمده که تو می دانی. خداوندا! من معروف را دوست می دارم و از منکر، بیزارم، ای دارنده شکوه و عظمت، به حق این قبر و هر کسی که در آن است از تو می خواهم برای من آنچه را موجب رضایت تو و پیامبرت می باشد، انتخاب فرمایی».

 

ادامه مطلب ...

حرکت امام بسمت مکه

س از آنکه حضرت امام حسین علیه السلام عدم پذیرش قطعی خود را در مورد بیعت با یزید اعلام کرد، همراه اهل بیت خود به سوی مکه که حرم خداوند و حرم پیامبرش می باشد، حرکت کرد و به بیت اللَّه الحرام پناه برد، زیرا خدای تعالی، امنیّت و اطمینان را برای بندگانش در آنجا، واجب فرموده است.
امام، به این شهر امن، روی آورد تا از شرّ امویان و تجاوزات آنان در امان باشد.
مورخان می گویند: آن حضرت، شب یکشنبه، دوشب به آخر ماه رجب، سال 60 ه (1) خارج شد، در حالی که پریشانی بر اهل مدینه، دست یافته بود چون می دیدند خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله از آن خارج می شوند، خروجی بدون بازگشت.
کاروان از مدینه جدا شد، در حالی که به سرعت راه می پیمود و امام، کلام خدای تعالی را تلاوت می کرد: «ربِّ نَجِنّی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ» (2) ؛ «پروردگارا! مرا از قوم ستمکار، نجات بده».



ادامه مطلب ...

امام حسین در مکه

امام، در شب جمعه، سه شب از شعبان گذشته به مکه رسید (1) و در خانه عباس بن عبدالمطلب (2) ، رحل اقامت افکند، مردم مکّه استقبال شایانی از آن حضرت به عمل آوردند و هر صبح و شب نزد آن حضرت می رفتند و احکام دین و احادیث پیامبرشان را از او می پرسیدند.
«ابن کثیر» می گوید: «مردم در مکّه به سوی او می رفتند، در اطرافش می نشستند و سخنش را می شنیدند و از آنچه می شنیدند، بهره می بردند و آنچه را از او روایت می کردند، می نوشتند» (3) .
امام با جاذبه معنوی خود، دلها را به خود جلب می کرد و قلبها را به سوی خود می کشید، مردم به دور او حلقه زدند تا جانهای خود را از آب گوارای علومش که ادامه علوم جدش، پرتو افکنده علم و نور در زمین بود، سیراب کنند.

 

ادامه مطلب ...

زیارت عاشورا و زیباترین معارف عاشورا

یکی از غنی‏ترین منابع شناخت و معرفت، دعاها و زیارت‏نامه‏هاست که معصومان علیهم‏السلام بیان کرده‏اند، این دعاها و زیارت‏نامه‏ها نه مثل قرآن است که در حکم قانون اساسی و بیان کلیّات باشد و نه همچون سایر روایات، محدود به فهم و درک مخاطب می‏باشد، بلکه جملاتی دلنشین است که معصومان ـ سلام اللّه علیهم اجمعین ـ در خلوتخانه سِرّشان با خداوند سخن گفته‏اند. آنان بلندترین معارف را در زیباترین الفاظ و رساترین جملات بیان فرموده‏اند.

ادامه مطلب ...

انتخاب هجرت به عراق

امام حسین علیه السلام هجرت به عراق را انتخاب کرد نه جای دیگری از سرزمینهای جهان اسلام، در حالی که می دانست اهل عراق به چه وضعی از پادرهوایی و اضطراب در رفتار، گرفتار شده بودند. شاید انتخاب عراق- نه هر جای دیگر- از سوی امام، به عوامل زیر برگردد:
اوّل: عراق، در آن روزگار، قلب دولت اسلامی و جایگاه ثروت و مردان بود که در آن، کوفه به عنوان پادگانی برای سپاهیان اسلام تأسیس گردید و نقش مهمی در حرکت فتح اسلامی داشته و در فتح «رامهرمز، شوش، شوشتر و نهاوند» مشارکت نموده که عمر بن خطاب از آن یاری می جسته است.
عمر به والیش «سعد بن ابی وقاص» نوشت: «نیروی فراوانی همراه نعمان بن مقرن، به اهواز بفرست». و در اخبار فتوحات اسلامی به این عبارت، فراوان برخورد می شود که «عمر، از اهل کوفه به آنان مدد رساند». عمر آنها را ستایش نموده می گفت: «خداوند، اهل کوفه را جزای خیر دهد که حوزه ی خود را کفایت می کنند و به مردم سرزمینهای دیگر مدد می رسانند».
مردی از اهل شام در مورد آنها گفته: «شما گنجینه ی اسلام هستید، هرگاه اهل بصره از شما یاری بخواهند، به آنان کمک می کنید و اگر مردم شام از شما کمک بطلبند، به آنان مدد می رسانید» (1) .


ادامه مطلب ...