درس آموزی از مکتب حسین (ع)

1ـ با فرا رسیدن ماه محرم و نزدیک شدن ایام شهادت سید و سالار همه شهیدان عالم، حضرت اباعبداللّه الحسین (ع) و خاندان و یاران پاکباز و با وفای آن حضرت شیعیان و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت و عاشقان و شیفتگان نهضت سرخ حسینی خود را آماده می کنند تا همچون سال های گذشته مجالس سوگواری امام حسین(ع) را هر چه با شکوه تر بر پا کنند و با راه اندازی دسته جات عزاداری و تشکیل محافل سخنرانی و روضه خوانی نام و یاد آن عزیزان را گرامی بدارند، ما ضمن تسلیت و تعزیت این ایام حزن انگیز و مصائب جان سوز به عموم مسلمانان و آزادگان عالم و علاقمندان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به ویژه قاطبه زنان مسلمان و ادامه دهندگان راه قهرمان کربلا حضرت زینب کبری (س) از خدای سبحان می خواهیم ما را در شناخت درست فرهنگ عاشورا و ادامه راه آن بزرگواران موفق و ثابت قدم بردارد.

2ـ سوگواری و عزاداری امام حسین (ع) و گریه بر مصائب آن حضرت امر بسیار مهمی است و در روایات متعدد امامان معصوم (ع) بر آن توصیه و تأکید کرده اند و خود آن بزرگواران نیز در شرایط سخت و اختناق دوران بنی امیه و بنی عباس به این مهم اقدام می کردند و مجلس عزاداری و سوگواری ترتیب می دادند و از شاعران و مداحان می خواستند سروده های خود را بخوانند و در مصیبت عزای امام حسین (ع) مرثیه سرایی کنند، و گاه آنان را مورد تشویق قرار می دادند و به آنها صله و انعام می بخشیدند، با این همه مجالس حسینی نباید فقط در سوگواری و گریه بر مصائب آن جناب خلاصه شود بلکه باید سعی شود اهداف امام حسین(ع) از این نهضت به درستی شناخته شود و فرهنگ حسینی و عاشورایی تبیین گردد تا جوانان ما با فرهنگ اسلام ناب و ابعاد محتلف آن و نیز مسائل ارزشی و تربیتی آشنا شوند و بینش کافی و لازم را برای تشخیص اردوگاه حق از باطل در هر زمان و هر مکان پیدا کنند تا بتوانند با صلابت راه شهیدان را ادامه دهند.

3ـ شیعیان امام حسین (ع) هم خود باید مکتب انسان ساز عاشورا را به خوبی فرا بگیرند و فضیلت هایی همچون ایثار جوانمردی، عزت و کرامت نفس، حق طلبی و حق خواهی و حریت و آزادگی را در وجود خود نهادینه سازند و هم باید نهضت عاشورا به دیگران بشناسانند و آثار و برکات آن را در همه جا منتشر کنند، تا همه ملت های مسلمان بتوانند باالگو گرفتن از نهضت عاشورا کرامت و عزت خود را در برابر طاغوت ها و شیطان بزرگ آمریکای جهان خوار حفظ کنند.

4ـ زیارت امام حسین(ع) در همه ایام سال به ویژه در ایام محرم و در مجالس سوگواری، همواره مورد توجه عاشقان و شیفتگان آن بزرگوار بوده است، شیعیان با خواندن دعاها و زیارت ها، افزون بر کسب اجر و ثواب اخروی با معنویت دعا و زیارت دل های خود را نورانی می کنند و با عرض سلام و ابراز ارادت به ساحت مقدس سالار شهیدان امام حسین(ع) و فرزندان و برادران و برادرزادگان آن حضرت و همه شهیدان کربلا، پیمان وفاداری خویش را اعلام می نمایند، و به صراحت می گویند: «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»، باد و سنان و ارادتمندان شما دوست هستیم و با دشمنان شما و آنها که با شما سر جنگ دارند، دشمنیم و می جنگیم. ما حسینی هستیم و در هز زمان و هر کجای عالم (کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا) از مرام و مکتب انسان ساز حسین(ع) حمایت می کنیم و با زورگویان و متجاوزان و طاغوت های زمان و همه آنان که خوی و خصلت یزیدی دارند مبارزه می کنیم.

باید توجه داشت که زیارت ها و دعاهای مأثور که از ناحیه امامن معصوم(ع) به ما رسیده است همه دارای محتوای عالی و مضامین بلند و سازنده هستند و فهمیدن و فرا گرفتن معانی آنها، بر معرفت دینی ما می افزاید و شناخت ما را نسبت به امام حسین و اهداف آن بزرگوار بیشتر می کند و لذا شایسته است در مجالس حسینی هم دعاها و زیارت نامه ها خوانده شود و هم محتوای آنها به گونه ای صحیح تبیین شود و ابعاد معرفتی و تربیتی آنها برای مردم بدرستی روشن گردد.

5 ـ باند فاسد حکومت اموی نمی خواستند که مردم از شهادت امام حسین(ع) و اهداف آن بزرگوار با خبر شوند، و تلاش می کردند که به طور کلی جریان عاشورا را وارونه جلوه دهند و چنین وانمود کنند که گویا ا مام(ع) و یاران با وفایش افرادی بوده اند که از دین خارج شده اند و می خواسته اند فتنه و آشوب به پا کنند!! تردیدی نیست که اگر مجاهدت های زینب کبری(ع) و افشاگری های وی در طول دوره اسارت اهل بیت(ع) و پس از آن نبود، نهضت حسینی ببار نمی نشست. زینب کبری که بحق قهرمان صبر و استقامات بود، با خطبه های آتشین خود در کوفه و شام، همه تبلیغات دشمن را خنثی کرد و بساط ظلم و ستم یزید را درهم پیچید و رسالت خود را به خوبی بانجام رساند، دربخشی از خطبه آن حضرت در مجلس یزید می خوانیم:

«ای یزید! آیا خیال کرده ای، اینکه روزگار را بر ما تنگ کردی و جهان را تیره ساختی، و ما را مانند اسیران در شهرها گرداندی، به این معنی است که ما در نزد خداوند منزلتی نداریم، و تو نزد خدا مکرّمی؟!... سر جای خود بنشین که هرگز چنین نیست، به خدا سوگند تو (با این جنایتی که مرتکب شدی) فقط پوست خود را کندی، و کالبد خویش را دریدی (خود را رسوا و نابود کردی)... اگر اکنون این حوادث تلخ مرا مجبور کرده که با همچون تویی هم سخن شوم، این را بدان که من قدرت تو را بسیار ناچیز می دانم و تو را از آن پست تر می شمارم که نکوهشت کنم... لیکن بخدا سوگند که هرگز نخواهی توانست خاندان وحی را نابود سازی و قرآن را از میان برداری، این ننک هرگز از تاریخ زندگی تو پاک نخواهد گشت، اینک بنگر که آیا این تصمیم تو چیزی جز سفاهت بود؟ ... .»