الفبای کربلا

بانک اشعار اهل بیت (ع)

خال لب تو نقطه ی آغاز درسمان

اول "الف" مثال "ابالفضل"، "آسمان"

"با" مثل بانوان حرم مثل بی کفن

"تا" مثل تاولی که زده پای کودکان

"ث" ثار الله ست و ثریای عاشقی

"جیم" جای پای اسب عدو، جسم نیمه جان

"ح" مثل حجمه، حمله و حیرانی و حسین

"خ" مثل خون و خستگی و خصم و خیزران

"د" مثل درد و داغ و دل و دست بی علم

"ذ" مثل ذوالجناح که شد ذوب از فغان

"ر" مثل راه شام، رقیه که آب شد

"ز" مثل زردی رخ گل های بوستان

ادامه مطلب ...

گریه رقصانی

بانک اشعار اهل بیت (ع)

هنوز این آسمان آلوده ی پرهای کرکس هاست

وَ از خون تو تَر، دامان خشکی ها و اطلس هاست

جهان تشنه ست، ماه آسمان تشنه ست، امّا آب -

هنوز آن سوی دست بیعت خشکه مقدس هاست

چنان پاشیده از هم نقش های روزگار انگار -

زمین یک کاشی افتاده از طاق مقرنس هاست

در آن سو گربه رقصانی شامی هاست و این سو

شتر‌ها پای می کوبند و میدان دست ناکث هاست

کجایی ای سمند کوه ها در زیر پایت پست!؟

پس از تو هر غزالی طعمه ی منقار کرکس هاست

به دنیا برنگرد ای ذوالجناح تشنه! در این عصر

اگر آن روزگار شمر بود این عصر اشعث هاست

 

شاعر: پانته آ صفایی

سیب و عطش

قصّه ی غریبی است کربلا که هر بار میخوانیش

تازه تر و داغ خیز تر است.

روایت شگفتی است که تنها با گوش های عطش باید شنید

و با گونه های خیس و لبان ترک بسته باز گفت.

قصه عشق است عاشورا؛ 

نامکرر و تازه و تر و شور انگیز که هر بار می شنوی

پنجره ای تازه به تماشای انسان می گشاید

و پلک ها به ضیافت آفاقی آبی تر می خواند.

این مرثیه ی حماسه گون قصه سیب و عطش است؛

آمیزه ی نجابت سیب و صلابت عطش.

هیچ کس نیست که فصلی از این کتاب بخواند 

و همه فصول جان را به چهار فصل این حادثه نسپارد.

کربلا خواندنی ترین کتاب تاریخ است.

ادامه مطلب ...